سفارش تبلیغ
صبا ویژن


آرام.. بی صدا.. قلبم ارور میدهد..

دیروز باهاش حرف زدم...

فهمیدم ته دلش چیزی نیست...

حرفاش گیجم میکنن...

نمیدونم واقعا چی میخواد...

اصن به کی؟؟؟؟؟

میدونی دلم بدجور هواشو کرده....

.....

گفتم:

فک میکنم به یک دیگه....... واااااااااااااااااااااااااای اصن حرفشو نزن


نوشته شده در یکشنبه 91/8/21ساعت 11:40 صبح توسط زمین تنها نظرات ( ) | |

هوایت چه دستان سنگینی دار...

دیروز که به سرم زد فهمیدم...

...

گفتم:

شاید یه روز انقدر بهت نزدیک شدم که بتونم دستاتو بگیرم و بغلت کنم....

 


نوشته شده در دوشنبه 91/8/15ساعت 2:46 عصر توسط زمین تنها نظرات ( ) | |

رفته ای...

من هم خواهم رفت،

فرق من و تو این است که من رفتنت را دیده ام اما تو....

..

گفتم:

ای بابا مگه  چی میشه ادما با هم باشن!!!

 


نوشته شده در یکشنبه 91/8/14ساعت 5:10 عصر توسط زمین تنها نظرات ( ) | |

به من مجوز چاپ نمی دهند...

می گویند داستانی که نوشته ای قابل باور نیست!!

اما من فقط خاطراتم را نوشته بودم..!!

..

گفتم:

آشوب دلم ول کن بابا حال نداریم...

 

 


نوشته شده در یکشنبه 91/8/14ساعت 12:21 عصر توسط زمین تنها نظرات ( ) | |

دیشب با یکی بحثم شد....

اه بهش گفتم نمیخوام حرمتا شکسته شن واسه همین بچه بدی نباش...

بعدم تو دلم سرش داد کشیدم.. خوب یه حقش بود....

 

......

گفتم:

دلم برات تنگ شده...

 

 


نوشته شده در یکشنبه 91/8/14ساعت 10:9 صبح توسط زمین تنها نظرات ( ) | |

   1   2      >

:قالبساز: :بهاربیست:



مهریه